اگر احساس می کنید که سکس در زندگیتان رو به افول دارد،
می توانید توصیه های زیر را به کار بندید:
سکس را نمی توان پایه و مبنای یک رابطه ی سالم دانست. می توان آن را بسط طبیعی رابطه ای پنداشت که در آن گرفتن و بخشیدن آسایش و حمایت دوطرفه امری متداول است. از اینرو، خوب بودن رابطه ی جنسی بین طرفین، مستلزم خوب بودن رابطه به طور کلی از همه ی جوانب است.
رابطه ی جنسی با آسیب پذیری همراه است. عملی است که با اعتماد فکری، احساسی و جسمی جریان می یابد. اگر در رابطه ی جنسیتان دچار ناکامی شده اید، بهتر است که رابطه تان را به صورت کلی بررسی کنید. آیا توانسته اید محیطی برای گرفتن، بخشیدن، آسایش و اعتماد فراهم کنید؟
سکس نباید از روی اجبار انجام گیرد. رابطه ی جنسی باید راهی برای ابراز حمایت، عاطفه و تقابل باشد. آن موقع است که می تواند سرچشمه ی افکار و رفتارهای تحسین برانگیز بیشتری شود.
غیر منطقی است که در طول روز به همسرتان بی محلی کنید، مدام با او دعوا و مرافعه راه بیندازید، اما انتظار داشته باشید که بتوانید همان شب سکسی رویایی با او داشته باشید. بی احساسی، بی محلی، و دشمنی، صمیمیت جنسی را غیر طبیعی می کند. پس اگر می خواهید روابط جنسیتان با یک ریتم خوب در جریان باشد، باید بتوانید رفتارها و احساساتتان را هم با همان ریتم تنظیم کنید.
اگر می بینید که در رابطه تان به طور کلی مشکل خاصی وجود ندارد، اما در روابط جنسی خود مشکل دارید، این مشکلات ممکن است به دلایل مختلف باشد. بعضی وقت ها پیش می آید که یکی از طرفین یا هر دو رابطه ی جنسی را چندان مهم نمی دانند و از لیست اولویت هایشان حذف می کنند. این افراد به طریقی اجازه داده اند که کارها و فعالیت های دیگرشان، جای سکس را در رابطه شان بگیرد. آنها باید راهکارهایی به کار بندند تا سکس را هم به رابطه شان وارد کنند.
حتی اگر در رابطه همه چیز سر جای خودش باشد، باز هم رابطه ی جنسی بین دو طرف ضروری است. صمیمیتی که از رابطه ی جنسی بین دو طرف ایجاد می شود، رابطه را بسیار توسعه داده و به سطح بالاتری می کشاند.
ازدواج بدون رابطه ی جنسی
آیا شما و همسرتان اکثر اوقات تمایل چندانی به سکس از خود نشان نمی دهید؟ ازدواج های بدون رابطه ی جنسی، این روزها بسیار شایع شده است. و از آنجا که سکس و صمیمیت حاصل از آن، بخش بسیار مهمی از رابطه را تشکیل می دهد، فقدان تمایل جنسی می تواند ازدواج را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
آیا این فقدان تمایل جنسی به خاطر مشکلات بیولوژیکی است یا نشانه ی مشکل بسیار عمیق تری است؟
برای اینکه بتوانید خود و همسرتان را بهتر درک کنید، باید تلاش کنید تا علت این مسئله را بفهمید. به این موارد دقت کنید چون ممکن است همان علتی باشد که دنبال آن هستید.
تغییرات بیولوژیکی (هم در زن و هم در مرد)
افسردگی
وجود بچه ها
کمبود انرژی، خستگی
کمبود خواب
فقدان اعتماد و احترام در رابطه
حسادت و دشمنی
کمبود اعتماد به نفس
سبک های متفاوت در رابطه ی جنسی
آیا برای شما هفته ای یک بار سکس کافی است، درحالیکه همسرتان هفته ای سه بار طلب میکند؟ آیا تفاوت در تمایلات و شهوات جنسی شما باعث ایجاد مشکل در رابطه تان شده است؟ کارشناسان معتقدند که رابطه ی جنسی خوب و کامل است که برای هر دو طرف ارضاء کننده باشد. توصیه هایی در این زمینه برایتان عنوان می کنیم:
اگر احساس می کنید رابطه ی جنسی بین شما و همسرتان برطرف کننده ی نیازهای شما نیست، دست از گله و شکایت بردارید و ببینید واقعاً از رابطه جنسی چه می خواهید. یعنی اول باید بتوانید نیازهای خودتان را بشناسید.
آیا واقعاً نیازهای همسرتان را هم می دانید؟ اگر نمی دانید، پس بفهمید. شاید شما و همسرتان چندان که فکر می کنید هم با هم تفاوت نداشته باشید. وقتی هر دو شما آرام و منطقی هستید، در این رابطه صحبت کنید. همدیگر را محکوم نکنید و آزادانه با هم صحبت کنید.
رابطه هم شامل مذاکره است و هم سازش و توافق. دنبال برنامه ای باشید که برای هر دو شما مناسب باشد. برنامه تان را به مرحله ی عمل درآورید، و آنقدر تلاش کنید تا موفق شوید. اگر دیدید برنامه تان چندان کارآمد نبود، دلسرد نشوید، باز بنشینید و برنامه ی جدیدی بریزید. به ندرت پیش می آید که امیال جنسی هر دو طرف رابطه با هم یکسان باشد. باید به دنبال حد وسط بین نیازهای خودتان و همسرتان باشید.
هیچوقت مبنای رابطه تان را سکس قرار ندهید. شما به عشق، محبت و همدلی نیز نیاز دارید، و سکس می تواند بازتابی از این احساسات باشد. با رابطه ی جنسی احترام و اعتماد بین شما دوچندان خواهد شد.
افراد مختلف، زبان های متفاوتی برای عشق و عشق ورزی دارند. مثلاً خیلی از آدم ها فکر می کنند، "من خانه را برایت تمیز و مرتب کردم، فکر می کنی این به آن معنا نیست که دوستت دارم؟" فکر می کنید همسر شما می تواند زبان عشق ورزی شما را بفهمد و درک کند؟
به نیازهای احساسیتان هم کمی دقیق شوید، چون می توانند بر رابطه ی جنسی شما تاثیر بگذارند.
با چه تجربه ی جنسی وارد این رابطه شده اید؟ مثلاً اگر دل خوشی از رابطه های جنسی قبل خود نداشته باشید، ممکن است نسبت به این موضوع در رابطه ی جدید هم بی میل شوید. نگاهی به تجربیاتتان بیندازید چون میتوانند برایتان کمک کننده باشند.
به دلایل نادرست سکس نکنید. مثلاً سکس نباید راهی برای ارزش دادن به همسرتان باشد. رابطه ی جنسی باید بسط محبت، احترام و احساسات شما برای همسرتان باشد.
چه بهانه هایی می آورید؟ بهانه تان این است که ممکن است هر لحظه دختر کوچولویتا وارد اتاق شود؟ حل این مشکل خیلی راحت است، می توانید در را قفل کنید و از بچه ها هم بخواهید که مزاحمتان نشوند!
یادتان باشد که در مسائل جنسی، این کیفیت است که ارزش دارد نه کمیت.
انتخاب های شما نتایج متفاوتی دارند. مثلاً اگر انتخاب کنید که کار کنید، تحصیل کنید یا تشکیل خانواده بدهید، احتمالاً وقت کمتری برای داشتن روابط جنسی خواهید داشت. برای گرفتن نتایج متفاوت، رفتارها و تصمیماتتان را باید تغییر دهید.
کیفیت یک رابطه به این بستگی دارد که چقدر قادر است نیازهای هر دو طرف را برآورده کند. به نیازهای همسرتان هم با دیدی منطقی نگاه کنید و سعی کنید آنها را ارضاء کنید.
از خودتان یا همسرتان بپرسید: آیا واقعاً خسته ای؟ یا فقط از او خسته شده ای؟
آیا همه ی تلاشتان را برای تحریک امیال جنسی همسرتان می کنید؟ شاید رفتارها و کارهایتان حین رابطه ی جنسی برای او خسته کننده و تکراری شده باشد. رویه تان را تغییر دهید. هر کاری از دستتان برمی آید برای تحریک و مجذوب کردن همسرتان بکنید. گاهی اوقات حتی کوچکترین حرکات هم میتواند در نظر همسرتان تحریک کننده باشد. با پزشکتان صحبت کنید و ببینید آیا عوامل هورمونی و بیولوژیکی می تواند بر میل جنسی شما تاثیرگذار باشد یا خیر.